خلاصه کتاب انسان در اسلام گرامی
این فایل، خلاصه برای درس اخلاق اسلامی می باشد که از کتاب انسان در اسلام دکتر غلامحسین گرامی تهیه و تنظیم شده است، امید است مفید و مورد استفاده واقع شود.
ویژگی های این فایل
- تایپ شده
- روان و گویا
- مناسب برای کسب نمره عالی
- فایل PDF و دانلودی
- دسترسی بی نهایت به فایلها
- تهیه شده از آخرین نسخه کتاب انسان در اسلام دکتر غلامحسین گرامی
انسان همواره در کانون اندیشه بشری یکی از مهمترین دغدغهها بوده است.
علت توجه به انسان:
۱_ از موجودات عالم است و باید مورد شناسایی قرار بگیرد.
۲_ شناخت ماهیت و حقیقت خویشتن است.
در آموزههای تمامی ادیان الهی شناخت انسان پس از خداشناسی، بیشترین اهمیت را دارا است.
بسیاری از مشکلات انسان معاصر به دلیل بیتوجهی به حقیقت خود و توجه بیش از حد به بعد غیرمعنوی خویش است که علت اصلی آن را میتوان نادیده انگاشتن دین و آموزههای دینی دانست.
یکی از اهداف اساسی انبیا: توجه دادن انسان به خویشتن.
حضرت علی در روایاتی چند، خودشناسی و انسانشناسی را افضل المعرفه، افضل الحکمه، انفع المعارف، فوز اکبر و … دانسته است.
دلایل اهمیت شناخت حقیقی انسان:
جهانبینی تفسیر کلی جهان یا مجموعهای از عقاید کلی و هماهنگ درباره نظام هستی است که به سوال های مختلفی درباره مبدأ آفرینش، حقیقت جهان هستی و انسان، حقیقت مرگ و جهان پس از آن پاسخ میدهد.
بین اجزای جهانبینیها نوعی بههمپیوستگی دیده میشود. میتوان ادعا کرد که انسانشناسی ارتباط وثیقی با خداشناسی، جهانشناسی و معادشناسی دارد.
روایت «من عرف نفسه فقد عرف ربه» از رابطه انسانشناسی و خداشناسی حکایت دارد. در قرآن نیز نفس انسان یکی از آیات مهم الهی معرفی شده است:
سنریهم آیاتنا فی الآفاق و فی أنفسهم حتی یتبین لهم أنه الحق أو لم یکف بربک أنه علی کل شیء شهید.
اگر معلول بتواند حقیقت خود را مشاهده کند، خود را عین ربط و نیاز به علت ایجادی اش مییابد؛ بنابراین درک خود یعنی درک موجودی وابسته به خداوند متعال؛ بنابراین خودشناسی حقیقی همواره همراه با خداشناسی است.
رابطه بین انسانشناسی و خداشناسی رابطهای دو سویه است؛ یعنی شناخت هریک به شناخت دیگری کمک میکند چنانکه فراموشی هرکدام موجب فراموشی دیگری میشود. به همین علت است که قرآن کریم فراموشی خداوند را موجب خودفراموشی میداند. بین انسانشناسی و فرجامشناسی نیز ارتباط دوسویه است. توجه به ساحتهای وجودی انسان و منحصر نکردن او به جسم و مادیات انسان را به اندیشه جاودانی و زندگی پس از مرگ سوق میدهد.
درمورد انسانشناسی و جهانشناسی نیز میتوان گفت که دو ساحتی بودن انسان اثبات میکند که جهان هستی منحصر به ماده و مادیات نیست. اگرچه جهانبینی از اجزای مختلفی تشکیل شده است، این اجزا که درواقع مجموعه اعتقادات ما هستند مرتبط و هماهنگ هستند.
.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.